همیشه اسم خانه سبز که می اومد نگاه همه می رفت به یاد بازی زیبای زنده یاد خسرو شکیبایی بازیگری که موجب شد خانه سبز در یادها باقی بمونه اونهم با مقدمه معروفش که می گفت: به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچهست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومی داشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...ولی من... یعنی بهتر بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز...
میخوام بگم آدم میتونه هر جایی زندگی کنه تو هر کاری اشتغال پیدا کنه اما شرافتش و به تاراج نذاره و این زیر پا گذاشتن ها تبدیل به عادت همه روزه نشه مقدمه چینی تا همین جا کافیه ...
امروز رفتم خانه سبز، خانه سبزی که جز لباس های سبز ساکنان آن دیگر خبری از سبز بودن نبود اما میتوان به سبزی آن امید داشت .بله اینجا خانه سبز واقع در مشهد، شهر امام رضا(ع) است مکانی که به همت شهرداری مشهد برای ساماندهی متکدیان شهر بهشت فراهم شده است.
قبل از گفتگو با سبز نشینان این مرکز ساماندهی متکدیان یا بهتر بگویم خانه سبز گفتگویی با مرد شماره یک حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی و سلامت شهرداری مشهد داشتیم که در زیر می خوانید؛
احسان ثانوی مدیر امور اجتماعی شهرداری مشهدپیرامون خانه سبز می گوید:اینجا مکانی است برای برای ساماندهی موقت متکدیان و افراد بی خانمان که در سطح شهر به تکدی گری مشغول هستند.همانطور که میدانید اعتیاد جرم نیست اما تکدی گری در قانون جرم محسوب می شود در همین راستا ما در خانه سبز کمیسیونی متشکل از نمایندگان دادگستری، اتباع،فرمانداری؛شهرداری،بهزیستی،نیروی انتظامی تشکیل داده ایم که به بررسی وضعیت متکدیان خانه سبز می پردازند.
وی می افزاید:سن متکدیان خانه سبز بالای 18 سال می باشد که بر اساس این میانگین سنی اجازه صدور حکم قضایی برای افراد نیز داریم البته از آنجایی که بیشتر افرادی که در اینجا نگهداری می شوند افراد بی خانمان هستند نه مجرم لذا باتوجه به سابقه ای که در خانه سبز دارند بیم یک الی سه ماه در این مرکز نگهداری می شوند و در پایان با تعهد به خانواده هایشان تحویل داده می شوند.
ثانوی ادامه می دهد:در سال 6 هزار متکدی در این مرکز ساماندهی شده اند که به طور میانگین روزانه 200نفر می باشند.این افراد اغلب دارای بیماری های اعصاب و روان ، جسمی وحرکتی هستند و تقریبا 75 درصد آنها نیز اعتیاد دارند.
ضمن اینکه بیشترین متکدیان شهر مشهد در منطقه ثامن کم ترین متکدیان در منطقه 11 و 12 حضور دارند.
اجرای برنامه های فرهنگی آموزشی
وی می گوید: فعالیت فرهنگی ما برای متکدیان بیشتر در مباحث مناسبت های مذهبی و گرامیداشت اعیاد ،برگزاری نماز جماعت،آموزش احکام،اشنایی با قرآن و پاسخگویی به سوالات شرعی و ... می باشد.
ضمن اینکه برای بانوان کلاس های آموزشی خیاطی،گلدوزی و برای اقایان آموزش باغبانی،کاشت گل،آموزش درجه سه بنایی،کاشی کاری،موزاییک کاری و... را در نظر گرفته ایم هرچند متکدیان به دلیل نوع عادتشان به تکدی گری و کسب در امد از این راه کمتر به این مشاغل ورود پیدا می کنند اماداشتیم افرادی که پس از خروج از این مرکز در این حرفه ها اشتغال پیدا کرده اند و این برای ما جای امیدواری داردکه حداقل چند نفر از این مرکز تکدی گری را رها کرده اند.
در بحث کارگاه های آموزشی نیز مباحث روانشناسی،ترک اعتیاد،مباحث اعتقادی، نکاتی به متکدیان آموزش داده می شود.
وی در پایان این گفتگو از کلیه نهاد های دولتی برای همکاری با این مرکزدرخواست همکاری داشت و گفت: در زمینه بهداشت،پزشک،دارو،صدور احکام ،مشاوره های قضایی،مباحث امنیتی به منظور جلوگیری از تنش و درگیری انتظار می رود نیروی انتظامی ،دانشگاه علوم پزشکی و دادگستری همکاری بیشتری برای بهبود روند فعالیت های خانه سبز با شهرداری داشته باشند.از طرفی بودجه ای که فرمانداری برای خانه سبز در نظر گرفته است نسبت به مخارجی که شهرداری صرف این مرکز می کند بسیار ناچیز است به طوری که درسال 89 مبلغ 15میلیون و در سال 90 مبلغ 110میلیون تومان بودجه به این مرکز اختصاص داده شده است. و شهرداری مشهد سالانه نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه می نماید.
و اما گفتگویی با سبزنشینان خانه سبز
خدیجه از لاهیجان به مشهد آمده است می گوید:خواهر و شوهر خواهرم هر دو معتاد بودند و من را نیز به اجبار معتاد کردند 6سال است که از بی کسی و بی خانمانی در شهر مشهد گدایی می کنم من فقط امام رضا رو دارم به همین خاطر در مشهد مانده ام .
41 بار به این مرکز امده ام و به نوعی یکی از با سابقه ترین متکدیان خانه سبز هستم پدرم از مسئولین خانه سبز خواسته که من رو همین جا نگه دارند همه مرا ترد کرده اند و چون جا و مکان ندارم مجبورم گدایی کنم .
نادعلی زاده که از تهران برای دیدن دخترش مارال به مشهد امده است می گوید:مسئولین باید فکری اساسی برای ما بکنند .من خرج خودم را از ضایعات در می آورم و الان تنها امیدم به خانه سبز است چون جایی برای زندگی ندارم.
هر کدام ما که ازاین مکان بیرون میرویم مجبوریم دوباره به تکدی گری رو بیاوریم و خواه ناخواه به مشکلات دیگری نیز دچار می شویم ما خود فروش نیستیم به همین خاطر گدایی می کنیم.ما مجبوریم کارتن خوابی کنیم و خرج خودمان را از گدایی و جمع آوری ضایعات در آوریم و بعد از 10 روز ازادی مجدد به خانه سبز منتقل می شویم .
خانه سبز برای ما خانه امید است چرا که حداقل میتوانیم در اینجا ترک کنیم من شیشه مصرف میکردم اما 10روز است که لب به مواد نزده ام .
در جمع متکدیان خانه سبز دختری 20 ساله نظرم را به خود جلب کرداو می گوید:به اصرار برادرانم 2 سالی است که شیره مصرف می کنم اما الان پاکم چون 10 روزی است که در خانه سبز حتی لب به سیگار هم نزده ام.
او ادامه می دهد:برای من یک ماه حکم زده اندو 2 هفته دیگه دیگر آزاد می شوم اما دیگر سراغ تکدی گری و اعتیاد نمی روم.
دختر جوان دیگری می گوید: پابه پای شوهرم گدایی می کردیم و از همین راه خرج زندگیمان را در می اوردیم اما باید یک ماه در خانه سبز بمانیم ما گناهی مرتکب نشده ایم وقتی شغلی نداریم مجبوریم ضایعات جمع آوری کنیم. من باردار هستم و دوست ندارم در اینجا بمانم جز همسرم در مشهد کسی رو ندارم که به دنبالم بیاید شوهرم نیز از خانه سبز فرار کرده است من نمیدانم چگونه از احوال او مطلع شوم و این خبر را برسانم که حکم 45 روزه ما به یک ماه کاهش پیدا کرده است.
این زن جوان ادامه می دهد:همسرم معتاد بود و من را نیز معتاد به شیشه کرد بعد از فوت همسر اولم مجدد ازدواج کردم اما همسردومم نیز معتاد است من برای دخل و خرجم مجبور بودم گدایی کنم اگر از خانه سبز رهایی پیدا کنم از شوهر معتادم جدا خواهم شد تا دیگر وسوسه مواد نشوم من همیشه دنبال پاکی بودم و الان خوشحالم که به این مرکز امده ام و میتوانم در اینجا ترک کنم.
زن میانسای می گوید 6 تا بچه قد و نیم قد دارم شوهرم چاه کن است و خودم در مسافرخانه نظافت چی هستم باور کنید من را اشتباه گرفته اند من گدا نیستم من تا به حال هیچ موادی مصرف نکرده ام فقط گاهی یک چهارم قرص متادون می خورم .
وقتی با دخترم صحبت کردم و گفتم اینجا هستم کلی گریه کرد و گفت مامان من گدایی می کنه؟ رو نمیشه تو صورت خانواده ام نگاه کنم باور کنید من گدایی نکردم من رو اشتباه گرفتن.
از بانوان متکدی سبز نشین که عبور کردم آقایان مشغول غذا خوردن بودن و مجالی نبود تا با آنها گفتگو کنم اما میدانم انها هم بی جا و مکان هستند و اکثر معتاد و ترد شده از خانه و خانواده ....
به راستی برای این متکدیان چه باید کرد برای متکدیانی که خود میدانند و باور دارند که بعد از آزادی مجدد به تکدی گری می پردازند و باز دوباره در این خانه دور هم جمع می شوند و دوباره پای درد و دل های هم می نشینند.
حضور نماینده های دادگستری و نیروی انتظامی و شهرداری در ایم مکان و بازدید از خانه سبز و سپس تصمیم گیری برای متکدیان رها شده شهر مشهد نیز جایی بس امید داشت در جلسه ای که در خانه سبز برگزار شد مشکلات خانه سبز توسط مدیر این مرکز اقای صراف بازگو شد .
صراف می گوید:این مرکز از سال 76ایجاد شده است اما هیچگاه کار جدی از سوی مسئولین صورت نگرفت و این مرکز رها شد تا اینکه سال 85 شهرداری به دلیل حفظ چهره شهر و ساماندهی متکدیان هزینه های این مرکز را متقبل شد.
در اینجا روزهای 5شنبه دادگاه کوچکی تشکیل میشود و به صدور حکم قضایی برای متکدیان می پردازد.
همچنین از لحاظی بهداشتی اکثر متکدیان بیمار هستند و یا معتاد و حتی بخشی وضعیت اورژانسی دارند بنابراین حضور 3 روز در هفته پزشک بسیار کم است و نیاز است یک پزشک همیشه در اینجا حضور داشته باشد.ضمن اینکه پرسنل اینجا باید بیمه شوند نسبت به اتفاقات چون اینجا ریسک خطر بسیار زیاد است.مدیر خانه سبز ادامه می دهد:ما متکدیانی داریم که واقعا نیاز دارند اما برخی از متکدیان به صورت حرفه ای تکدی گری می کنند و مجرم محسوب می شوند برخی نیز ولگرد خیابانی و یا دختران فراری محسوب می شوند که باید تصمیمات متعددی برای جرم آنها در نظر گرفت .
امید است مسئولین شهر بهشت برای امنیت و آسایش همه شهروندان قدم بردارند و چاره ای برای رفع مشکلات خانه سبز و کاهش متکدیان در سطح شهر مشهد داشته باشند چرا که افزایش متکدیان میتواند آسیب های جدی را به بدنه شهر وارد کند.
نوشته شده توسط مرجان شریعت