سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اسطوره های از یاد رفته

به یمن پاسداشت روز فردوسی

تاریخ را که ورق میزدم نام فردوسی بر صفحه آن خودنمایی می کرد امروز 25 اردیبهشت ماه مصادف با بزرگداشتش است به بهانه روز تولدش روزنامه ها برایش ویژه نامه چاپ می کنند ، توس برایش بزرگداشت می گیرد اما بازهم او مظلومترین شاعری است که می شناسم.
چرا ما مشهدی ها که ادعای فرهنگ می کنیم هنوز نتوانسته ایم قیمت چنین شاعری را بشناسیم هر سال این گله را از خود می کنیم اما هنوز هم تلاشی برای شناخت بیشترش نداریم امسال هم شروع شد اما بازهم با حرف تمام می شود و می رود به ناکجا ...
این را من می گویم که از چنین شاعری که زبان فارسی وامدار سخن اوست، اندکی بیش نمی دانم.
هر چه هم که در باره اش می دانم، چیزی بیشتر از آنی نیست که همگان می دانند و گناه کم دانستن من و من ها، به گردن آنهایی است که اصلی ترین وظیفه شان، شناساندن چنین مردانی است که در تاریخ فرهنگ و هنر و ادب این مرز و بوم زیسته اند و نام و جان و مال خویش رانثار راهی کرده اند که به آن معتقد بوده اند.
فردوسی را کم می شناسیم...
نامش را بیشتر به خاطر یکی دو میدان شهر به یاد داریم میدانی که در مشهد و تهران به نامش کرده اند و مجسمه ای که سالهاست در میان این دو میدان خودنمایی می کند.
بسیاری خواهند گفت در بزرگداشت این شاعر که او را "بزرگترین شاعر پارسی گو" می نامند، کارهای بسیاری انجام شده، برایش مجلسها گرفته اند و بزرگداشتها برگزار نموده اند، اما آیا ارزش چنین شاعری، همان یکی دو همایش یک روزه در طول سال است و یکی دو برنامه چند دقیقه ای و کلیشه ای صدا و سیما که در نمایش شاهنامه خوانی خلاصه می شود؟
آیا به راستی ما همان ارزش و احترامی را به فردوسی می گذاریم که انگلیسی ها به شکسپیر می گذارند و یونانی ها به «هومر»؟ به راستی آیا ما تلاشی همپای انگلیسی ها یا یونانی ها در راستای بزرگداشت این شاعر جهانی انجام داده ایم؟
انجام داده ایم اما چه سود؟ شاهنامه اش را بر دیوار میدان فردوسی نقش زدیم اما به خاطر به پاس مشقت هایش در نگارش فردوسی محوش کردند غافل از آنکه دیوار سفید میدان فردوسی برای همگان یادگاری شد به قدمت شاهنامه امروز هرزگاهی مردم شهر از کنار دیوار سفید میدان فردوسی که گذر می کنند مظلومیت فردوسی و شاهنامه را به یاد خواهند آورد.
راستی تلاش ما در راه بزرگداشت دستاوردهای چنین شاعری تاکنون به چه نتیجه ای ختم شده است؟ فیلم خوبی بر اساس این اثر حماسی ساخته ایم؟ تصویرگری اش کرده ایم؟از آن انیمیشن ساخته ایم به راستی، چه تلاشی برای شناساندن این چهره جهانی به مردم سرزمین مادری اش انجام داده ایم؟
چرا باید کودکان سرزمین ما، اسطوره ها و شخصیتهای داستانی ادبیات فانتزی غرب را بیشتر و بهتر از شخصیتهای ادبیات خودی بشناسند؟ چرا آنها باید بدانند که «اسپایدرمن» و «بتمن » و «تن تن» و هزار شخصیت انسانی و حیوانی ادبیات فانتزی غرب چه شکل و شمایلی دارند، اما حتی نتوانند تصور کنند که «رستم» می تواند چگونه باشد؟!
به کودکانمان می گوییم پارسی را پاس بدارید اما چرا نگارنده آن را پاس نمی داریم چرا تنها نام شاهنامه را یدک می کشیم در حالی که حتی شخصیت های آن را نمی شناسیم .
چرا مثلا باید جلد ششم «هری پاتر» در کمتر از یک هفته از انتشار آن در آمریکا، ترجمه شده و در دسترس کودکان و نوجوانان ایرانی باشد، اما هنوز هیچکس به فکر این نیفتاده تا از انبوه داستانهای شاهنامه، یکی را برای کودکش بازنویسی و ساده کند!
این ها را گفتم تا بدانید در دنیای مدرن غرب غرق شده ایم غافل از آنکه از واژه پارسی تنها نام آن را یدک می کشیم .
فردوسی ،حافظ، سعدی،عطار،خیام و... اسطوره هایی هستند که نباید از یادها رخت ببندند نباید از دیوارهای شهر محو شوند نباید...
البته چند سالی است شهرداری مشهد قدم هایی برای ماندگاری اسطوره های کهن پارسی در دل شهر برداشته هرچند اندک است اما جای بس خوشحالی دارد .
امروز اگر به فرهنگسرای بهشت بروید فردوسی در آنجا خودنمایی می کند شاهنامه فردوسی مثل گذشته اما کمی مدرن تر از قبل پرده خوانی می شود وب ه نوعی مراسم کهن شاهنامه خوانی در اینجا زنده شده است.
کمی ان طرف تر فرهنگسرای کودک و آینده شاهنامه را به کودکان معرفی می کند هرچند انتظار بیش از این می رود اما بازهم جای بس امیدواری دارد.
چرا که انگار قرار است قدم هایی در شهر فردوسی برداشته شود هر چند دارد دیر می شود فرصت کم است اسطوره های غربی روز به روز تولید و تکثیر می شوند و ما از اسطوره های خود غافلیم چرا ما گام هایی برمی داریم اما وسط راه می مانیم چرا نباید ما اسطوره هایمان رابه جهانیان بشناسانیم چرا هنوز غافلیم...
حرفهای نگفته بسیار است! بگذریم ...
روز فردوسی تمام شد اما نه بهشت برایش پاسداشتی گرفت و نه دیوارنقاشی شده میدان فردوسی مجدد رونمایی شد و نه دیگر هیچ ...
هیچ اتفاقی در این شهر به آشتی مردم با اسطوره ها ختم نشد فرصتی نیست اسطوره ها در خطر فراموشی هستند بیایید بجای نامگذاری خیابان و میدان و کوچه و پارک و بوستان و ... اسطوره ها را به کودکان و نوجوانانمان بشناسانیم، امروز فرهنگ در معرض فراموشی است.

 

 



[ دوشنبه 91/2/25 ] [ 1:32 عصر ] [ مرجان ] نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه