سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جایگاه تو ...

خدایا
عذر میخواهم از این که بخود اجازه میدهم که با تو راز و نیاز کنم
عذر میخواهم که ادعا های زیاد دارم در مقابل تو اظهار وجود میکنم
در حالی که خوب میدانم وجود من ضائیده ی اراده من نیست و بدون خواسته ی تو هیچ و پوچم ,
عجیب آنکه
از خود میگویم
منم میزنم
خواهش دارم و آرزو میکنم

خدایا...
تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم
تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم
تو مرا آه کردی که از سینه ی بیوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فریاد کردی که کلمه ی حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمایم
تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتی
تو مرا به آتش عشق سوختی
تو مرا در توفان حوادث پرداختی , در کوره ی غم و درد گداختی
تو مرا در دریای مصیبتو بلا غرق کردی
و در کویره فقر و هرمان و تنهائی سوزاندی.

خدایا ...
تو به من
پوچیه لذات زود گذر را نمودی
ناپایداری روزگار را نشان دادی
لذت مبارزه را چشاندی
ارزش شهادت را آموختی

خدایا
تو را شکر میکنم
که از پوچی ها و ناپایداریها و خوشیها و قید و بندها آزادم نمودی
و مرا در توفانهای خطرناک حوادث رها کردی و در غوغای حیات در مبارزه ی با ظلم و کفر غرقم نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی.

فهمیدم : سعادت حیات در خوشی و آرامش و آسایش نیست
بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم
و بلاخره شهادت است.
خدایا تو را شکر میکنم که اشک را آفریدی که عصاره ی حیات انسان است
آنگاه که در آتش عشق میسوزم
یا در شدت درد میگدازم
یا در شوق زیبائی و ذوق عرفانی آب میشوم و سراپای وجودم
روح میشود
لطف میشود
عشق میشود
سوز میشود
و عصاره ی وجودم بصورت اشک آب میشود
و بعنوان زیبا ترین محصول حیات که وجهی به عشق و ذوق دارد و وجهی دیگر به غم و درد در دامان وجود فرو میچکد.

اگر خدای بزرگ از من سندی بطلبد , قلبم را ارائه خواهم داد و
اگر محصول عمرم را بطلبد,اشک را تقدیم خواهم کرد

خدایا
تو مرا اشک کردی که همچون باران بر نمک زاره انسان ببارم
تو مرا فریاد کردی که همچون رعد در میان توفان حواث بغرم
تو مرا درد و غم کردی تا همنشین محرومین و دلشکستگان باشم
تو مرا عشق کردی تا در قلبهای عشاق بسوزم
تو مرا برق کردی که تا آسمان ظلمت زده بتازم و سیاهی این شب ظلمانی را بدرم
تو مرا زهد کردی که هنگام درد و غم و شکست و فشار ناراحتی وجود داشته باشم
و هنگام پیروزیو جشن و تقسیمه غناعم دامنه خود بر گیرم و در کویر تنهائی با خدای خود بمانم.

خدایا تو را شکر میکنم
که غم را آفریدی و بندگان مخلص خود را به آتش آن گداختی و مرا از این نعمت بزرگ توانگر کردی.

خدایا تو را شکر میکنم
که به من درد دادی و نعمت درک درد عطا فرمودی

تو را شکر میکنم
که جانم را به آتش غم سوزاندی و قلب مجروهم را برای همیشه داغ دار کردی دلم را سوختی و شکستی تا فقط جایگاه تو باشد.

 

دلنوشته هایی از شهید چمران



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 1:6 صبح ] [ مرجان ] نظر
خانه سبزی به رنگ کوچه پس کوچه های شهر

همیشه اسم خانه سبز که می اومد نگاه همه می رفت به یاد بازی زیبای زنده یاد خسرو شکیبایی بازیگری که موجب شد خانه سبز در یادها باقی بمونه اونهم با مقدمه معروفش که می گفت: به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمی که زیر یه بازارچه‌ست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومی داشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...ولی من... یعنی بهتر بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز...
میخوام بگم آدم میتونه هر جایی زندگی کنه تو هر کاری اشتغال پیدا کنه اما شرافتش و به تاراج نذاره و این زیر پا گذاشتن ها تبدیل به عادت همه روزه نشه مقدمه چینی تا همین جا کافیه ...

امروز رفتم خانه سبز، خانه سبزی که جز لباس های سبز ساکنان آن دیگر خبری از سبز بودن نبود اما میتوان به سبزی آن امید داشت .بله اینجا خانه سبز واقع در مشهد، شهر امام رضا(ع) است مکانی که به همت شهرداری مشهد برای ساماندهی متکدیان شهر بهشت فراهم شده است.
قبل از گفتگو با سبز نشینان این مرکز ساماندهی متکدیان یا بهتر بگویم خانه سبز گفتگویی با مرد شماره یک حوزه پیشگیری از آسیب های اجتماعی و سلامت شهرداری مشهد داشتیم که در زیر می خوانید؛

احسان ثانوی مدیر امور اجتماعی شهرداری مشهدپیرامون خانه سبز می گوید:اینجا مکانی است برای برای ساماندهی موقت متکدیان و افراد بی خانمان که در سطح شهر به تکدی گری مشغول هستند.همانطور که میدانید اعتیاد جرم نیست اما تکدی گری در قانون جرم محسوب می شود در همین راستا ما در خانه سبز کمیسیونی متشکل از نمایندگان دادگستری، اتباع،فرمانداری؛شهرداری،بهزیستی،نیروی انتظامی تشکیل داده ایم که به بررسی وضعیت متکدیان خانه سبز می پردازند.
وی می افزاید:سن متکدیان خانه سبز بالای 18 سال می باشد که بر اساس این میانگین سنی اجازه صدور حکم قضایی برای افراد نیز داریم البته از آنجایی که بیشتر افرادی که در اینجا نگهداری می شوند افراد بی خانمان هستند نه مجرم لذا باتوجه به سابقه ای که در خانه سبز دارند بیم یک الی سه ماه در این مرکز نگهداری می شوند و در پایان با تعهد به خانواده هایشان تحویل داده می شوند.

ثانوی ادامه می دهد:در سال 6 هزار متکدی در این مرکز ساماندهی شده اند که به طور میانگین روزانه 200نفر می باشند.این افراد اغلب دارای بیماری های اعصاب و روان ، جسمی وحرکتی هستند و تقریبا 75 درصد آنها نیز اعتیاد دارند.
ضمن اینکه بیشترین متکدیان شهر مشهد در منطقه ثامن کم ترین متکدیان در منطقه 11 و 12 حضور دارند.
اجرای برنامه های فرهنگی آموزشی

وی می گوید: فعالیت فرهنگی ما برای متکدیان بیشتر در مباحث مناسبت های مذهبی و گرامیداشت اعیاد ،برگزاری نماز جماعت،آموزش احکام،اشنایی با قرآن و پاسخگویی به سوالات شرعی و ... می باشد.
ضمن اینکه برای بانوان کلاس های آموزشی خیاطی،گلدوزی و برای اقایان آموزش باغبانی،کاشت گل،آموزش درجه سه بنایی،کاشی کاری،موزاییک کاری و... را در نظر گرفته ایم هرچند متکدیان به دلیل نوع عادتشان به تکدی گری و کسب در امد از این راه کمتر به این مشاغل ورود پیدا می کنند اماداشتیم افرادی که پس از خروج از این مرکز در این حرفه ها اشتغال پیدا کرده اند و این برای ما جای امیدواری داردکه حداقل چند نفر از این مرکز تکدی گری را رها کرده اند.
در بحث کارگاه های آموزشی نیز مباحث روانشناسی،ترک اعتیاد،مباحث اعتقادی، نکاتی به متکدیان آموزش داده می شود.
وی در پایان این گفتگو از کلیه نهاد های دولتی برای همکاری با این مرکزدرخواست همکاری داشت و گفت: در زمینه بهداشت،پزشک،دارو،صدور احکام ،مشاوره های قضایی،مباحث امنیتی به منظور جلوگیری از تنش و درگیری انتظار می رود نیروی انتظامی ،دانشگاه علوم پزشکی و دادگستری همکاری بیشتری برای بهبود روند فعالیت های خانه سبز با شهرداری داشته باشند.از طرفی بودجه ای که فرمانداری برای خانه سبز در نظر گرفته است نسبت به مخارجی که شهرداری صرف این مرکز می کند بسیار ناچیز است به طوری که درسال 89 مبلغ 15میلیون و در سال 90 مبلغ 110میلیون تومان بودجه به این مرکز اختصاص داده شده است. و شهرداری مشهد سالانه نزدیک به یک میلیارد تومان هزینه می نماید.
و اما گفتگویی با سبزنشینان خانه سبز
خدیجه از لاهیجان به مشهد آمده است می گوید:خواهر و شوهر خواهرم هر دو معتاد بودند و من را نیز به اجبار معتاد کردند 6سال است که از بی کسی و بی خانمانی در شهر مشهد گدایی می کنم من فقط امام رضا رو دارم به همین خاطر در مشهد مانده ام .
41 بار به این مرکز امده ام و به نوعی یکی از با سابقه ترین متکدیان خانه سبز هستم پدرم از مسئولین خانه سبز خواسته که من رو همین جا نگه دارند همه مرا ترد کرده اند و چون جا و مکان ندارم مجبورم گدایی کنم .
نادعلی زاده که از تهران برای دیدن دخترش مارال به مشهد امده است می گوید:مسئولین باید فکری اساسی برای ما بکنند .من خرج خودم را از ضایعات در می آورم و الان تنها امیدم به خانه سبز است چون جایی برای زندگی ندارم.
هر کدام ما که ازاین مکان بیرون میرویم مجبوریم دوباره به تکدی گری رو بیاوریم و خواه ناخواه به مشکلات دیگری نیز دچار می شویم ما خود فروش نیستیم به همین خاطر گدایی می کنیم.ما مجبوریم کارتن خوابی کنیم و خرج خودمان را از گدایی و جمع آوری ضایعات در آوریم و بعد از 10 روز ازادی مجدد به خانه سبز منتقل می شویم .
خانه سبز برای ما خانه امید است چرا که حداقل میتوانیم در اینجا ترک کنیم من شیشه مصرف میکردم اما 10روز است که لب به مواد نزده ام .
در جمع متکدیان خانه سبز دختری 20 ساله نظرم را به خود جلب کرداو می گوید:به اصرار برادرانم 2 سالی است که شیره مصرف می کنم اما الان پاکم چون 10 روزی است که در خانه سبز حتی لب به سیگار هم نزده ام.
او ادامه می دهد:برای من یک ماه حکم زده اندو 2 هفته دیگه دیگر آزاد می شوم اما دیگر سراغ تکدی گری و اعتیاد نمی روم.
دختر جوان دیگری می گوید: پابه پای شوهرم گدایی می کردیم و از همین راه خرج زندگیمان را در می اوردیم اما باید یک ماه در خانه سبز بمانیم ما گناهی مرتکب نشده ایم وقتی شغلی نداریم مجبوریم ضایعات جمع آوری کنیم. من باردار هستم و دوست ندارم در اینجا بمانم جز همسرم در مشهد کسی رو ندارم که به دنبالم بیاید شوهرم نیز از خانه سبز فرار کرده است من نمیدانم چگونه از احوال او مطلع شوم و این خبر را برسانم که حکم 45 روزه ما به یک ماه کاهش پیدا کرده است.
این زن جوان ادامه می دهد:همسرم معتاد بود و من را نیز معتاد به شیشه کرد بعد از فوت همسر اولم مجدد ازدواج کردم اما همسردومم نیز معتاد است من برای دخل و خرجم مجبور بودم گدایی کنم اگر از خانه سبز رهایی پیدا کنم از شوهر معتادم جدا خواهم شد تا دیگر وسوسه مواد نشوم من همیشه دنبال پاکی بودم و الان خوشحالم که به این مرکز امده ام و میتوانم در اینجا ترک کنم.
زن میانسای می گوید 6 تا بچه قد و نیم قد دارم شوهرم چاه کن است و خودم در مسافرخانه نظافت چی هستم باور کنید من را اشتباه گرفته اند من گدا نیستم من تا به حال هیچ موادی مصرف نکرده ام فقط گاهی یک چهارم قرص متادون می خورم .
وقتی با دخترم صحبت کردم و گفتم اینجا هستم کلی گریه کرد و گفت مامان من گدایی می کنه؟ رو نمیشه تو صورت خانواده ام نگاه کنم باور کنید من گدایی نکردم من رو اشتباه گرفتن.
از بانوان متکدی سبز نشین که عبور کردم آقایان مشغول غذا خوردن بودن و مجالی نبود تا با آنها گفتگو کنم اما میدانم انها هم بی جا و مکان هستند و اکثر معتاد و ترد شده از خانه و خانواده ....
به راستی برای این متکدیان چه باید کرد برای متکدیانی که خود میدانند و باور دارند که بعد از آزادی مجدد به تکدی گری می پردازند و باز دوباره در این خانه دور هم جمع می شوند و دوباره پای درد و دل های هم می نشینند.
حضور نماینده های دادگستری و نیروی انتظامی و شهرداری در ایم مکان و بازدید از خانه سبز و سپس تصمیم گیری برای متکدیان رها شده شهر مشهد نیز جایی بس امید داشت در جلسه ای که در خانه سبز برگزار شد مشکلات خانه سبز توسط مدیر این مرکز اقای صراف بازگو شد .
صراف می گوید:این مرکز از سال 76ایجاد شده است اما هیچگاه کار جدی از سوی مسئولین صورت نگرفت و این مرکز رها شد تا اینکه سال 85 شهرداری به دلیل حفظ چهره شهر و ساماندهی متکدیان هزینه های این مرکز را متقبل شد.
در اینجا روزهای 5شنبه دادگاه کوچکی تشکیل میشود و به صدور حکم قضایی برای متکدیان می پردازد.
همچنین از لحاظی بهداشتی اکثر متکدیان بیمار هستند و یا معتاد و حتی بخشی وضعیت اورژانسی دارند بنابراین حضور 3 روز در هفته پزشک بسیار کم است و نیاز است یک پزشک همیشه در اینجا حضور داشته باشد.ضمن اینکه پرسنل اینجا باید بیمه شوند نسبت به اتفاقات چون اینجا ریسک خطر بسیار زیاد است.مدیر خانه سبز ادامه می دهد:ما متکدیانی داریم که واقعا نیاز دارند اما برخی از متکدیان به صورت حرفه ای تکدی گری می کنند و مجرم محسوب می شوند برخی نیز ولگرد خیابانی و یا دختران فراری محسوب می شوند که باید تصمیمات متعددی برای جرم آنها در نظر گرفت .
امید است مسئولین شهر بهشت برای امنیت و آسایش همه شهروندان قدم بردارند و چاره ای برای رفع مشکلات خانه سبز و کاهش متکدیان در سطح شهر مشهد داشته باشند چرا که افزایش متکدیان میتواند آسیب های جدی را به بدنه شهر وارد کند.


نوشته شده توسط مرجان شریعت

 



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 12:50 صبح ] [ مرجان ] نظر
وصیت نامه زیبای حسین پناهی

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید، تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم، انگشت های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت نگاری قرار دهید.
به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیداً ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می گیرند، باید هم قد باشند.
شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.
گواهینامه رانندگی ام را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.
از اینکه نمی توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم، قبلاً پوزش می طلبم.


روحش شـــــــــــاد



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 12:48 صبح ] [ مرجان ] نظر
خسته ام...

خدایا خسته و وامانده‏ ام، دیگر رمقى ندارم، صبر و حوصله‏ ام پایان یافته، زندگى در نظرم سخت و ملالت‏بار است؛ می ‏خواهم از همه فرار کنم، مى‏خواهم به کُنج عزلت بگریزم. آه دلم گرفته، در زیر بار فشار خرد شده‏ام.
خدایا به‏سوى تو می ‏آیم و از تو کمک می خواهم، جز تو دادرسى و پناه‏گاهى ندارم، بگذار فقط تو بدانى، فقط تو از ضمیر من آگاه باشى. اشک دیدگان خود را به تو تسلیم مى‏کنم.
خدایا کمکم کن، ماه‏هاست که کم‏تر به سوى تو آمده‏ام، بیش‏تر اوقاتم صرف دیگران شده.
خدایا عفوم کن. از علم و دانش، کار و کوشش، از دنیا و مافیها، از همه دوستان، از معلم و مدرسه، از زمین و آسمان خسته و سیر شده‏ام.
خدایا خوش دارم مدتى در گوشه خلوتى فقط با تو بگذرانم. فقط اشک بریزم، فقط ناله کنم و فشارها و عقده‏ هاى درونی ‏ام را خالى کنم.
اى غم، اى دوست قدیمى من، سلام بر تو، بیا که دلم به‏ خاطرت می تپد
اى خداى بزرگ، معنى زندگى را نمی ‏فهمم. چیزهایى که براى دیگران لذت‏بخش است، مرا خسته می ‏کند. اصلاً دلم از همه چیز سیر شده است، حتى از خوشى و لذت متنفرم. چیزهایی ‏که دیگران به ‏دنبال آن می ‏دوند، من از آن می ‏گریزم، فقط یک فرشته آسمانى است که همیشه بر قلب و جان من سایه می ‏افکند. هیچ‏گاه مرا خسته نمی کند. فقط یک دوست قدیمى است که از اول عمر با او آشنا شده‏ام و هنوز از مجالست (با) او لذت می‏برم.
فقط یک شربت شیرین، یک نورفروزنده و یک نغمه دلنواز وجود دارد که براى همیشه مفرّح است و آن دوست قدیمى من غم است.


یادداشت های دکتر مصطفی چمران در آمریکا 1 سپتامبر 1961



[ یکشنبه 91/10/3 ] [ 12:50 عصر ] [ مرجان ] نظر
جبهه همین نزدیکی است ... لمس روزهای خاطره انگیز جنگ 2

حامد صادقی مدیر فرهنگسرای پایداری نیز از دغدغه های خود در جبهه همین نزدیکی می گوید:
نگاه ما این بود که بایستی توجه به شهدا در زندگی را به عنوان یک موضوع اساسی در فرهنگسرای پایداری پیگیری می کنیم.شهرداری یک نهاد اجتماعی است چرا که اگر خدماتی ارائه می دهد باید به مسائل اجتماعی توجه داشته باشد تا خدمات موثر واقع شودو ایثار و شهادت از مقوله هایی است که اگر شهروندان هر روز چنین روحیه ای را داشته باشند زندگی ویژه ای را رقم خواهند زد.
فرهنگسرای پایداری زیر نظر شهرداری است لذا روش ورود به موضوع ایثار و شهادت و ابزارهای آن برای ترویج فرهنگ در بین شهروندان جای بحث دارد روش ها و ابزارهای کارفرهنگی در حوزه ایثار و شهادت در اثر گذارترین سن به ثمر می رسد به همین منظور ما نوجوانان را به عنوان گروه هدف خود انتخاب کردیم.
دفاع مقدس را نمی توان از حماسه ،حرکت،نشاط و هیجان جدا کرد فرهنگ دفاع مقدس در بستر توپ و تانک ، اسلحه ، چفیه، پلاک و..رشد یافته است مانند تعاملات اجتماعی ،انفاق،ایثار،مهربانی،صداقت و... که فرهنگ زندگی است اما در بستر دفاع مقدس رشد یافته ،دفاع مقدس در ظاهر یک دهه هشت ساله است اما مسائل فرهنگی آن به عنوان یک نمونه فرهنگی باید در جامعه مطرح شود.چرا که جامعه بزرگ جبهه تنها جامعه ای است که توانست اخلاص،شهادت،ایثار و از خودگذشتگی را در عمل نشان دهد و آن را در عمل پیاده کند.
صادقی مرد خستگی ناپذیر فرهنگسرای پایداری با همان روحیه بسیجی وار خود ادامه می دهد:امروز فرهنگسرای پایداری می تواند این فرهنگ را با بهره مندی از نمادها و نشانه ها ترویج کند. نوجوانان ما نیازمندلمس روزهای جنگ و خاکریز و... هستند ما گاهی از طریق نمایشگاه در این حوزه ورود پیدا می کنیم اما نمایشگاه تنها بخش دانش و بینش نوجوانان را افزایش می دهد و ما با جبهه همین نزدیکی بهترین قالب را برای مخاطب انتخاب کردیم تا مخاطب لحظه ای از خاطرات جنگ را لمس کند.
ذات کار ما در فرهنگسرای پایداری و جبهه همین نزدیکی باید به عمل نزدیکتر شود حتی در حوزه نیروی انسانی عملکرد ها باید دفاع مقدسی باشد چرا که با روحیه کارتابل بازی نمی توان این فرهنگ را پیاده کرد و به جامعه منتقل کرد.
سعی کرده ایم نظامی ایجاد کنیم تا جبهه همین نزدیکی به ما متکی نباشد و به همین منظور کتاب کار جبهه همین نزدیکی را مکتوب کرده ایم تا دوستان در فرهنگسرای پایداری ادامه راه ما باشند.
برای برون رفت از بحران باید از فرهنگ دفاع مقدس بهره برد زیرا فرهنگ اهل بیت در فرهنگ دفاع مقدس عملیاتی شده است و ما نیز باید این فرهنگ را در زندگی پیاده کنیم.جبهه همین نزدیکی تاثیرات بنیادین داشته است و نگاه نوجوان ما را به فرهنگ ایثار و شعادت و دفاع مقدس تغییر داده است نوجوانان وجوانی بیدار دارندو فرهنگ لطیف و زیبای ایثار و شهادت می تواند شاهد انقلاب روحی و تغییر تفکر در نوجوانان باشد.
او نوجوانان را نیروهای تازه نفس جنگ می داند اما نه جنگ توپ و تانک بلکه جنگ نرم و خاکریزهای فرهنگ اسلامی ایرانی و می گوید:در کشور سناریویی داریم به نام راهیان نور که هرسال 10هزار نفر در ایام نوروز از مشهد عازم مناطق جنگی می شوند وبه عقیده بسیاری از دفاع مقدسی ها راهیان نور را وارد مشهد کرده ایم چرا که جبهه همین نزدیکی اثرات راهیان نور را به همراه خواهد داشت.در همین راستا تمام نوجوانان دوم و سوم راهنمایی و اول دبیرستان را تحت پوشش این طرح قرار خواهیم داد تا از نزدیک خاطرات جنگ را لمس کنند البته در تدارک اجرای این طرح برای دختران نوجوان نیز هستیم و از آنجا که فرهنگ ایثار و شهادت یک فرهنگ عمومی است و تمام آحاد جامعه را در بر میگیرد لذا روزهای 5شنبه و جمعه در جبهه همین نزدیکی میزبان خانواده ها نیز خواهیم بود به طوریکه پیش بینی می شود تا پایان سال 100هزار نفر از جبهه همین نزدیکی بازدید داشته باشند و لحظه ای از خاطرات جنگ را از نزدیک لمس کنند.
جبهه همین نزدیکی فرصتی شد تا پای گفتگو با مرد شماره یک سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد بنشینیم ...
علی اکبرعصارنیا مدیر عامل سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهدمی گوید: پروژه جبهه همین نزدیکی، کار ویژه فرهنگسرای پایداری است که در بهشت رضای مشهد در مساحتی به متراژ 13هکتار اجرایی شده است.این پروژه به منظور آشنایی دانش‌آموزان مقطع دوم و سوم راهنمایی با دفاع مقدس راه امدازی شده است و طی آن دانش آموزان به صورت نمادین به جبهه اعزام می شوند و مراحلی را طی می کنند که رزمنده های ما در زمان جنگ سپری کردنداین پروژه سال گذشته به صورت محدود باحضور5هزار نفر از دانش‌آموزان اجرا شدو امسال با تغییرات چشمگیری در حال برگزاری است.
او می افزاید:روحیه سلحشوری با فرهنگ جهاد از کارآمدترین نیازهای جامعه اسلامی به شمار می آیدو جهاد جزء جدایی ناپذیر تفکر شیعه است و یکی از اهداف مهم فرهنگسرای پایداری پشتیبانی و حمایت فکری و معنوی از حرکت های خودجوش مردمی است.البته رویکرد اصلی فرهنگسرای پایداری ترویج و توسعه فرهنگ جهاد،ایثار و شهادت است که برای رسیدن به آن باید چالش های زیادی را پشت سر گذاشت.پروژه جبهه همین نزدیکی در راستای انتقال دستاوردهای دفاع مقدس به دانش‌آموزان و درک فضای جبهه و جنگ به‌صورت مستقیم اکران شده است.
هشت سال دفاع مقدس گنجینه ای است که در ترویج و تقویت فرهنگ ایثارگری و شهادت نقش بسزایی داشته است و امروز روحیه سلحشوری با فرهنگ جهاد از کارآمدترین نیازهای جامعه اسلامی به شمار می آید لذا باید این فرهنگ را در بین نوجوانان نهادینه کنیم.در همین راستا پیش‌بینی می شود تا پایان سال 20 هزار دانش‌آموز م مقطع دوم و سوم راهنمایی و اول دبیرستان از پروژه «جبهه همین نزدیکی» بازدید داشته باشند.
عصار نیا ادامه میدهد: در این پروژه دانش‌آموزان با حضور در قرارگاه عملیاتی و دریافت لباس، چفیه، سربند، پلاک و حضور در میادین جنگ از نزدیک فضای جبهه‌های حق علیه باطل را احساس می‌کنند، انفجارهای مناطق جنگ و شرایط مناطق عملیاتی به صورت کامل برای دانش‌آموزان بازنمایی می‌شود، علاوه بر این راویان دفاع مقدس حماسه‌های رزمندگان 8 سال دفاع مقدس را برای این افراد بازگو می کنند زیارت قبور شهدا و بازدید از گلزار شهدا نیز در پایان مراسم انجام می‌شود تا دانش‌آموزان تجدید بیعتی با امام راحل و شهدای 8 سال دفاع مقدس داشته باشند.
از ایده تا اجرا ...
امین بهنام طر اح و ایده پرداز جبهه همین نزدیکی جوانی بی ریا که خود را تنها یک بسیجی میداند و بس
او می گوید:طراحی و ایده طرح جبهه همین نزدیکی سالها پیش در ذهن من شکل گرفت و رشد کرد تا اینکه در گفتگو با اقای چمی گو این طرح را مطرح کردم که به نتایج خوبی ختم شد.
در ابتدای کار بنا بود این طرح در داخل شهر ودر حاشیه بزرگراه امام علی(ع) در منطقه 11 اجرا شود اما با احداث فرهنگسرای پایداری و بنابر پیشنهاد سازمان فرهنگی تفریحی و مساعدت معاونت خدمات شهری و سازمان فردوس ها این طرح در بهشت رضا اجرا شدو طی جلساتی که داشتیم نام جبهه همین نزدیکی نیز برای این طرح برگزیده شد .
در این طرح راویان ما که از رزمنده های دفاع مقدس می باشند به مدارس اعزام می شوند و با توجه به اینکه نام دانش آموزان از قبل اعلام شده است پلاک هایی با نام و کد ملی به هر دانش آموز اهدا می شود و پس از آن راویان با دادن بروشور و پخش فیلم و کلیپ پیش زمینه ای نسبت به فرهنگ ایثار و شهادت به دست می آورند.و پس از تجهیز در قرارگاه وارد منطقه عملیاتی می شوند.
بهنام ادامه می دهد: مکان جبهه همین نزدیکی به مدت 5سال در اختیار فرهنگسرای پایداری قرار دارد و در حال حاضر یکسال از ان سپری شده است اما این طرح هنوز نیاز به گسترش دارد و ما روی بخش های جدیدی از این طرح داریم کار میکنیم به عنوان مثال بخش هور که محوطه ای است آبی و نوجوانان با قایق از آن عبور می کنند و به سنگرهای آبی می رسند و بخش جنگ نرم هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده اندو از ابتدای اردیبهشت 92 شاهد طرح تکمیلی جبهه همین نزدیکی خواهیم بود.

جبهه همین نزدیکی ؛ تداعی گر روزهای جنگ
حسن فلاح نیا معلم تربیتی ناحیه 7 مردی که خود طعم خاکریز و توپ و تانک های جبهه را چشیده است و امروز درسنگر تعلیم و تربیت با دانش اموزان خود راهی جبهه همین نزدیکی شده است.
فلاح نیا سال های 65 و66 از پادگان مهاباد به پیران شهر اعزام می شود و سپس در منطقه عملیاتی حاج عمران حضور پیدا می کند.

فلاح نیا می گوید:جبهه همین نزدیکی تجربه خوبی بود هر چند من این لحظات را بارها و بارها لمس کرده ام و خاطرات آن روزها را برای دانش آموزانم بازگو می کنم اما بچه ها آنچه را می شنوند را ممکن است از یاد ببرند اما جبهه همین نزدیکی می تواند علاوه بر حس و لمس کردن فضای دفاع مقدس فرصت تجربه ای را برای نوجوانان به وجود بیاورد تا سال های سال در ذهنشان ماندگار شود.
به اعتقاد من جبهه همین نزدیکی گوشه ای از راهیان نور است و تداعی گر روزهای جنگ و عملیات و خاکریز و سنگر و... و اینجا تجربه ای از واقعیت هاست.

 



[ شنبه 91/9/25 ] [ 11:34 عصر ] [ مرجان ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه