سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگی زیر پوست شهر،حاشیه نشینی معضل امروز،بحران فردا

فرقی نمی کند بزرگ یا کوچک ،سست یا مقاوم روشن یا تاریک  مهم سقفی است که روی سرمان است این ها  حرف های  نوجوانی است که مرا به خانه شان میهمان می کند .
حسین شاید یک نوجوان بی سواد حاشیه نشین باشد که به جای استشمام بوی مهر وآغاز ماه مدرسه ،بوی زباله های شهر را برای پیداکردن کارتن ، نان خشک ، شیشه و... تحمل می کند  اما با دستان کوچکش چراغ خانه ای را ....
خانه نه ،چراغ نه اما به خانه سست و لرزان کوچکی که دیوارهایی نمورو تاریک داردبا سقفی ترک برداشته و مشمایی پلاستیکی که نقش در را ایفا می کند گرما و روشنایی بخشیده است.
اینجا یکی از محلات حاشیه نشین مشهد شهر بهشت است اما اینجا از زرق و برق زندگی شهری، امکانات، آسایش و رفاه، بهداشت و حتی امنیت خبری نیست. ساکنان اینجا همان گونه که محرومیت و فقر را می شناسند، با مفهوم جرم هم بیگانه نیستند.سرقت، نزاع های دسته جمعی، اعتیاد، خرید و فروش مواد مخدر، تجاوز به عنف،فروش کودکان  و...  از جمله آسیب هایی است که شغل برخی از زنان و مردان این منطقه  محسوب می شوند.
قول داده ام اسم محله شان را نیاورم چرا که هنوز هستند کسانی که در نهایت فقر با آبرو زندگی می کنند و حتی فقر و فلاکت و حاشیه نشینی نگذاشته است  چشم ازآسمان بردارند.
چرا که انگار سرنوشت برخی را در حاشیه نوشته‌اند، آدم‌هایی که در حاشیه به دنیا آمده و در حاشیه زندگی می‌کنند، کار می‌کنند و در حاشیه نیز می‌میرند و کسی از آنها باخبر نمی‌شود.
همانقدر بگویم که اکثر خانه‌های اینجا پلاک شهرداری ندارد، انشعابات آب و برق ندارد. فقدان خدمات زیرساختی و زیربنایی، فرسودگی‌بافت، وضعیت نامناسب ساختمان‌ها، مقاوم‌نبودن سازه‌ها، نامشخص‌بودن وضعیت مالکیت، تغییر کاربری، غیرمسکونی‌بودن محله‌ها، تنگی معابر، فقدان کاربری‌های موردنیاز و آموزش‌جرم را می‌توان از جمله مهم‌ترین مشکلات حاشیه‌شهر دانست. اینجا از لحاظ فرهنگ هم فقیر هستند. آداب و رفتار معاشرت آن‌ها متفاوت از فرهنگ غالب جامعه است. اما هرطور که باشند حرمت و کرامت انسانی دارند بنابراین باید  قدمی برای انها برداشت چرا که اینها نیز شهروندان شهر بهشت و مجاوران حریم رضوی محسوب می شوند.
براساس آمار رسمی ، بیش از یک میلیون حاشیه نشین ساکن شهر مشهد هستند.
این میزان در مقایسه با جمعیت 7 میلیونی حاشیه نشین کشور ، یک هفتم این تعداد را شامل می شود ثبت یک سوم از جمعیت شهر مشهد به صورت حاشیه نشین نشان دهنده این است که مشهد بیشترین جمعیت حاشیه نشین کشور را دارد.
البته حاشیه نشینی در دیگر شهرهای خراسان رضوی نیز وجود دارد از جمله شهرهای سبزوار ، تربت حیدریه و نیشابور که بعد از مشهد به ترتیب بیشترین حاشیه نشین را در استان دارند و رتبه های 22 ، 33و 35 حاشیه نشینی در کشور را به خود اختصاص داده اند.البته 700مرکز حاشیه نشین با هفت میلیون نفر جمعیت در کشور وجود دارد. از این رو مسئولان امر باید مشکلات حاشیه نشینی و سکونت گاه‌های غیر رسمی‌ را از اولویت‌های شهر و کشور قراردهند.
در همین راستا گفتگویی با منتخبین چهارمین دوره شورای شهر مشهد داشته ایم که در زیر می خوانید.
انتظاری هروی نائب رئیس شورای شهر مشهد مشهد گفت:موضوع حاشیه نشینی یکی از دغدغه های اصلی شورای شهر است  به طوری که روز گذشته به این موضوع پرداخته شد و قرار است کمیسیونی در شورای شهر به منظور رسیدگی به مشکلات حاشیه شهر مشهد تشکیل شود .
وی اظهار داشت:این کمیسیون قرار است با کمک 6کمیسیون دیگر به طور ویژه به مشکلات و معضلات حاشیه نشینی بپردازد چرا که در حال حاضر مهمترین مشکل حاشیه نشینی  در کشور اشتغال و مهاجرت است و مشهد به عنوان شهری مهاجر پذیر با گسترش این اسیب روبه رو ست از طرفی شرایط اقتصادی موجب شده است  تا مردم توان زندگی در سطح شهر را نداشته باشند و از مرکز شهر به حاشیه شهر  مهاجرت کنند.
انتظاری ادامه داد: در شورای شهر تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا با اینده نگری علمی و فنی و البته شناخت مشکلات و اسیب ها اجازه ندهیم مهاجرت و در راستای آن حاشیه نشینی گسترش یابد.
سید جلال فیاضی عضو شورای شهر مشهد نیز گفت:باید به مسئله حاشیه شهر ریشه ای نگاه کنیم حاشیه شهر حاصل سیاست های غلط دولت های مختلف بوده است در آغاز پیروزی انقلاب 30درصد مردم در شهرها و 70 درصد در روستاها  زندگی می کردند اما سیاست های نادرست  و عدم ایجاد اشتغال در روستاها موجب مهاجرت شده است و در کنار آن حاشیه نشینی ایجاد شده است که مشهد در این میان مشهد بیشترین سهم را دارد به طوری که متوسط حاشیه نشینی در کلان شهرها 16 درصد جمعیت است اما در مشهد 30درصد جمعیت حاشیه نشین دارد.
طرحی که صورت مسئله حاشیه نشینی را پاک کرد
وی ادامه داد: مشکلات  حاشیه نشینی کالبدی است چرا که زمین هایی که ساخته است است بدون طرح تفضیلی می باشد و افرادی زمین خوار و سود جو اقدام به فروش این زمین ها کرده اند بنابراین تقسیم بندی مناسبی ندارد به طوریکه  در این مناطق معابر،خیابان،شبکه فاضلاب،دیده نشده است و کوچه های باریک و ناهمسان این مناطق گاهی موجب بروز مشکلات می شود به طوری که  کار برای ارائه خدمات بسیار سخت می شود.
فیاضی ادامه داد: اولین و مهمترین مشکل حاشیه نشینی  مسائل کالبدی و زیر ساختی است که باید اصلاح شود در شورای سوم  مناطق حاشیه نشین به محدوده شهر ملحق شدند به طوری که در حال حاضر در قوانین شهری حاشیه نشینی نداریم اما این موضوع مسئله را حل نکرده است و شورای سوم تنها صورت مسئله حاشیه نشینی را پاک کرده است چرا که داستان حاشیه نشینی کالبدی است و تا این معضل همراه باشد نمیتوان امکانات،خدمات را به بدنه این مناطق تزریق کرد.
این فعال رسانه ای با اشاره به برنامه پنجم توسعه اذعان  کرد: در برنامه  پنجم توسعه دولت مکلف شده است که زیر ساخت های  حاشیه نشینی را فراهم سازد اما با وجود اینکه تنها یک سال  نیم از این برنامه زمان باقی مانده است اما متاسفانه هنوز هیچ اقدامی در این راستا صورت نگرفته استبهطوری که در سفر دوم  دکتر احمدی نژاد به مشهد که از این مناطق بازدید صورت گرفت دستور داده شده 50هزار هکتار زمین به این موضوع اختصاص داده شود تا 15 هزار خانه ساخته شود تا در دیگر ماطق حاشیه شهر اصلاح ساختار صورت گیرد اما نتاسفانه این موضوع از سوی دولت تامین نشد.
وی ادامه داد: مشکل حاشیه شهر تنها به وسیله شورای قابل حل نیست بلکه دولت باید در این راستا قدم بردارد.شورای شهر با تشکیل کمیسیون نسبت به اجرای این تکلیف قدم بر داشته است اما صرف ارائه خدمات و تقسیمات منطقه ای مشکل حاشیه نشینی را حل نمی کند.
حاتمی کارشناس شهرسازی نیز گفت:مهمترین علل حاشیه نشینی در مشهد مهاجر پذیری است از طرفی انعطافی است که در این چندسال اخیر شهرداری به مردم داشته است و با وجود مهاجرت هایی که به شهر مشهد صورت می گیردبناهایی در حواشی شهر مشهد ایجاد شده است که که از نظر قانونی و شهری هیچ تعریفی ندارند اما با توجه به انعطافی که شهرداری داشته است این بخش ها ادعای شهر نشینی دارند در حالی که هر شهری دارای تقسیمات منطقه ای و طرح تفضیلی است.
وی ادامه داد: با توجه به تخصص هایی که اعضای شورای شهر در زمینه برنامه ریزی شهری دارند می توان امیدوار بود که معضلات و مشکلات حاشیه نشینی با پایش  و نظارت همه دستگاه های متولی صورت گیرد.
شب ارام ارام از راه می رسد و من در حاشیه شهر از خانه هایی عبور می کنم که هر کدامشان به امید روشنایی فردایشان چراغ خانه که نه چراغ سقف بالای سرشان را خاموش می کنند اما اگر فردا با یک باد و باران چراغ خانه شان روشن نشد اگر مادر خانه مریض شد و به بیمارستان نرسید اگر خانه ای اتش گرفت و اتش نشانی نتوانست خدمت رسانی کند اگرجوان خانه به دام اعتیاد افتاد و... براستی چه کسی جواب کودکانی را می دهد که بازی کودکیشان شده است دست فروشی،تکدی گری و...  



[ جمعه 92/7/12 ] [ 10:9 عصر ] [ مرجان ] نظر
به بهانه روز جهانی سالمندان

بیش از 2 هزار سالمند  تحت پوشش مراکز نگهداری استان خراسان رضوی


یک روز با سالمندان فرزانگان


بچه که بود، با دیدن مادربزرگ که همیشه موقع نشستن یا برخاستن از زمین، آه و ناله می کرد و هنگام راه رفتن، پاهایش را کج می گذاشت یا با کمر خمیده راه می رفت، حرص می خورد و در دلش می گفت: نمی دانم چرا این پیرزن ها، این قدر خودشان را لوس می کنند و درست راه نمی روند.
حالا که خودش در مرز هفتاد سالگی است، وقتی می خواهد از جایش برخیزد و به اتاقش برود، با نگرانی، نگاه های نوه هفت ساله اش را دنبال می کند.
در اطرافمان هر روز آدم های بسیاری را می بینیم که انگار چهره شان را با خط هایی عمیق نقاشی کرده اند.اینان که از زمستان های زندگی، برفی همیشگی بر سر دارند، نمایندگان کهن سال یک نسلند؛ پدر و مادرانی که موهایشان را در جاده پرپیچ و خم زندگی سفید کرده اند آنان یادگارانی هستند که خاطرات زیادی را در کوله بار عمرشان انبار کرده اند و این کوله بار تجربه بقدری سنگین است که کمرشان را خم کرده است.
این ها را گفتم که یادمان نرود چه گوهرهایی را در اطرافمان داریم و قدرشان را نمیدانیم اینها را گفتم که بدانید امروز تنها 9 مهر نیست بلکه امروز روزی است به نام روز جهانی سالمندان ...
اولین خانه سالمندان ایران
آرسن میناسیان در سال 1295 خورشیدی (1916 میلادی) درخانواده‌ای مسیحی در شهر رشت بدنیا آمد. تحصیلاتش را در مدرسه ارامنه انوشیروان رشت شروع، و در همان مدرسه به پایان رساند. آرسن در دوران تحصیل علاقه‌ای شدید به شیمی پیدا کرد و در همین راستا بعد از اخذ دیپلم به قزوین رفت و در داروخانه‌ای مشغول به کار شد. آرسن عاشق " مارو " دختر داروخانه دار شد، با او ازدواج کرد.
بعد از چند سال دوباره به رشت بازگشت و به ساختن دارو در این شهر مشغول شد. بعد از رفتن موسُیو از قزوین، پدر زنش خدا را شکر کرد که آرسن او را ترک کرد، چون او به بیماران یا مجانی دارو می‌داد و یامبلغی ناچیز از آنان دریافت می‌کرد، همین امر داشت کم کم باعث ورشکستگی پدرِ مارو می‌شد.
 تاسیس اولین خانه سالمندان و معلولین ایران در رشت یکی از مشتری‌های داروخانه که برای مادر پیرش از آرسن دارو می‌گرفت، روزی سر درد دل را با او باز می‌کند، و از سرنوشت مادرش که زمین گیر بود و احتیاج به مراقبت شبانه روزی داشت می‌گوید و آرسن که تشنه خدمت به مردم بود با شنیدن صحبت های آن مرد به فکر تاسیس خانه سالمندان می‌شود.
آرسن رئیس هیئت ارامنه رشت، و یکی از اعضائ انجمن شهر نیز بود و می‌خواستند او را به عنوان شهردار رشت انتخاب کنند که او نپذیرفت. با اعتباری که او بدست آورده بود و با کمک مردم خیر رشت از جمله آقایان: دکتر حکیم زاده، آیت الله ضیابری، حاج رضا عظیم زاده، آقای چینی چیان و حاج آقا استقامت در سلیمان داراب رشت و نزدیک مزار سردار بزرگ جنگل، میرزا کوچک خان ،زمینی در اختیار او گذاشتند و اولین کلنگ خانه سالمندان و معلولین ایران زده شد.
اولین سرای سالمندان استان خراسان
اولین سرای سالمندان استان خراسان  20سال پیش توسط حسین شریف نیا در توس 35 و با همین نام تاسیس شد در همین راستا به سرای سالمندان فرزانگان رفتیم و ساعاتی را هر چند کوتاه اما ارزشمند را در کنار سالمندان این مرکز گذراندیم .
در ابتدای ورود با شریف نیا مرد خستگی ناپذیر  سرای سالمندان  توس و فرزانگان هم صحبت شدیم.  او که کارشناس بهداشت و پیری شناسی است می گوید:با توجه به امکانات بالقوه ،رشته تحصیلی و البته انگیزه های شخصی که نسبت به موقعیت بزرگترهای خود داشتم  20سال پیش اولین و 9 سال بعد دومین سرای سالمندان استان خراسان را با عنوان توس و فرزانگان تاسیس کردم .
در حال حاضر 47 سالمند زن و مرد در سرای فرزانگان و 90سالمند در سرای توس زندگی می کنند.
وی می افزاید :افتخار می کنم که موسس اولین مرکز سالمندان استان خراسان بزرگ و مشهد الرضا هستم و تا امروز بسیاری از افراد بلا صاحب و مجهول الهویه را در این مرکز تحت پوشش قرار داده ایم و این برای من افتخاری بزرگ است.
شریف نیا ادامه می دهد:سالمندان به صرف سالمند بودن به این مرکز نمی آیندچرا که باید پذیرفت جای سالمند در کنار خانواده است و  افرادی در این مراکز نگهداری می شوند که یا فرد موثر برای نگهداری ندارند و یا خانواده توان نگهداری انها را ندارد.
30سال اینده یک سوم جمعیت کشور سالمند می شوند
موسس سرای سالمندان اظهارمی دارد:باتوجه به رشد روز افزون سالمندان که هم اکنون از متوسط رشد جمعیت کشور به مرتب بیشتر  می باشند  طی 30سال اینده شاید نزدیک به یک سوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دهند . ما بیش از 6 میلیون سالمند در کشور داریم که 15 هزار نفر از این افراد در مراکز نگهداری می شوند و در استان خراسان رضوی نیز بیش از 2 هزار سالمند داریم که به صورت روزانه،شبانه روزی و خدمات در منزل تحت پوشش  سازمان بهزیستی و مراکز نگهداری هستند.
وی ادامه می دهد:در اینده ما با معضل سالمندی رو به رو خواهیم شد لذا نیاز است ما از امروز به فکر باشیم تا در آینده با این معضل رو به رو نشویم.
سرای سالمندان بازوی اجرایی بهزیستی
شریف نیا خاطر نشان می کند: سرای سالمندان و مراکز خدمات دهی به سالمندان زیر نظر بهزیستی فعالیت می کنند و به نوعی می توان گفت مراکز سالمندان بازوی اجرایی برای سازمان بهزیستی هستند.
وی در پایان می گوید: خوشحالم که هنوز فرهنگ احترام به سالمند و بزرگترها هم جز آموزه های دینی است و هم این فرهنگ  از قدیم در کشور ما بوده و نسل به نسل گشته است و این موضوع باعث شده است که خوشبختانه تعداد بیشتری از سالمندان در خانه و در کنار خانواده نگهداری شوند مگر سالمندانی که یا بستگان موثر ندارند و یا خانواده توانی برای نگهداری از آنها ندارد.
ساعاتی کوتاه با جوانان دیروز
سکانس اول
دو پیرمرد در حیات سرای سالمندان روی صندلی نشسته اند و هر کدام به یک طرف خیره شده اند سلام می کنم و احوالشان را می پرسم یکی از آنها به چشمانم خیره می شود و سر تکان می دهد و دیگری بدون توجه به من همچنان به یک طرف خیره شده است پرستار می گوید صدایت را نمی شنود.
سکانس دوم
وارد ساختمان که می شوم  مادربزرگ ها توی سالن روی مبل نشسته اند و هرکدامشان  در حال خود هستند و گاهی سر هم غر می زنند پرستار  فاطمه رضازاده را به من معرفی می کند  خانمی خوش رو ،خندان و مهربان جواب سلامم را می دهد کنارش می نشینم و مادربزرگ های دیگر نیز با لبخند و نگاه های مبهمشان از من استقبال می کنند و این اغاز یک گفتگوی خودمانی بود با جوانان دیروز و بزرگان امروز که به قول خودشان افتاب لب بوم هستند.
فاطمه می گوید چند روز پیش رفتیم حرم  چشمانش پر اشک شد و درحالی که چشمانش را پاک می کرد می گفت رفتیم کنار پنجره فولاد و از امام رضا خواستم به همه سلامتی بده به فرزندانم و نوه هایم.
او از تولد اولین فرزندش برایم گفت و اینکه چقدر همسرش را دوست داشت همسری که دیگر کنارش نیست اما همیشه به یادش هست.
خانم دیگری به جمع ما ملحق شد او می گوید بچه دار نشده است اما از همسرش چهار فرزند دارد که آنها را عاشقانه دوست دارد و همسرش را که همیشه به دیدنش می آید.میگفت امروز برایم لباس خریده است و مدام پرستار را صدا می زد تا لباس هایی را که همسرش برایش خریده است را بیاورد.
سکانس سوم
خانمی ریز نقش  و مهربان  مدام به  چهره ام خیره می شد نگاه مبهمش  مطمئنا حرف های زیادی دارد  کنارش می روم دستش را می گیرم  با دست دیگرش دستم را لمس می کند احوالش را میپرسم و باز همان نگاه مبهم را با سکوت ادامه می دهد ... خانم ربانی بی تحرک روی مبل نشسته است هم اتاقی هایش می گویند نمی تواند حرف بزند چرا که براثر یک شوک تکلمش را از دست داده است. 
سکانس چهارم
وقتی می فهمند قصد رفتن دارم ناراحت می شوند رضازاده می گوید کتاب داستان خیلی دوست دارد و نان جو به او قول دادم دفعه بعد که به دیدنش می روم برایش حتما کتاب بخرم . او عاشق موسیقی سنتی است گاهی وقت ها پسر خواهر هم اتاقی اش  می اید و برایش تنبک می زند.
از مادربزرگ هایم اجازه مرخصی می گیرم و در حالی که رویشان را می بوسم  فاطمه رضازاده می گوید چقدر دست هایت گرم است نمیدانستم چه بگویم و با یک سکوت و بعد لبخند به او قول دادم دوباره به دیدنش  بروم .
سکانس اخر
همه مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها از زندگی در اینجا راضی هستند همه حالشان خوب است سلام رساندند اما ما میدانیم که هیچ جا کانون گرم خانواده نمی شود.
از سرای سالمندان فرزانگان که بیرون امدم به این می اندیشیدم که دفعه بعد که گذرم به اینجا افتاد مادر بزرگ ها و پدربزرگ های امروز را خواهم دید اصلا آنها مرا به یاد خواهند آورد ...


http://www.tasnimnews.com/Home/Single/156351

 



[ جمعه 92/7/12 ] [ 10:3 عصر ] [ مرجان ] نظر
کودکانی که کودکی را لمس نمی کنند/ چه کسی مسئول آینده کودکان کار

 کودک دستان کوچک خود را به روی شیشه ماشین کشید و چند ضربه اھسته به شیشه زد تا راننده را متوجه خود کند راننده در سرمای کولر مشغول گوش کردن به اھنگی که پخش می شد بود بی انکه حتی نگاھی به طرف کودک بیاندازد در ھمین حال ماشین را نیم متر جلو تر برد تا ازدسترس کودک دور شود.
کودک که نیم تنه ی خود را به شیشه ی راننده چسبانده بود بی انکه جدا شود با ماشین حرکت کرد و مجددا و به ارامی روی شیشه چند ضربه اھسته زد و با نگاھی ملتمسانه منتظر ، حتی یک نگاه محبت آمیز ماند .
راننده پشتش را به کودک کرد و در حالیکه سرش را به شیشه می چسباند دست چپ خود را زیر سر حمایل کرد کودک دوباره چند ضربه اھسته به شیشه زد و در حالیکه تنه ی خود را از بدنه ماشین جدا می کرد نگاه خود را به داخل ماشین چرخاند تا شاید نگاھش با نگاھی تلاقی کند.
اما نه نگاھی بود نه دست محبتی تا او را به اجتماع متصل کند چراغ که سبز شد ماشین به سرعت رفت و از دید کودک محو شد و کودک در وسط چھار راه ماند تا دوباره و دوباره غریبی را با سبز شدن چراغ حس کند .
چراغ سبز راھنمایی برای رانندگان رفتن، رھا شدن و اجازه عبور از خط است اما برای کودکی که در چھارراه با یک تکه دستمال کثیف خود را روی شیشه ماشین ھای متوقف شده می کشد تا دستش به اخر شیشه برسد. رفتن امید و رھا شدن در غربت وخیره شدن به زمین و اسفالت سیاه خیابان است.
چراغ قرمز برای او ایجاد امیدی دوباره است از نوعی دیگر. ھر چند بی فر جام اما امید در ھر شکل ان زیباست. نقش ما در این امید ھر چند مبھم و ھدایت ان به امیدی خوش فرجام چیست ؟
21 تا 51درصد جمعیت کشور زیر خط فقر
در کشور ما نه خط فقر مشخص است و نه آمار قابل اعتمادی از جمعیتی که زیر خط فقر زندگی می کنند در دست است،آمارهای گوناگون بدون اعلام خط فقر و حداقل درآمد برای زندگی از 21 تا 51 در صد جمعیت کشور را زیر خط فقر اعلام می کنند . درهر صورت با افزایش میزان تورم ، و روند مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ به ویژه تهران و سایر شهرهای بزرگ مانند مشهد اصفهان و شیراز، ما با جمعیتی روبرو هستیم که در تامین مایحتاج ابتدایی زندگی خویش با مشکل مواجهند؛ در این خانواده ها فقر پایه و زیر بنای مشکلات عدیده و گوناگون است ، فقر زمینه را برای نقصان آموزش و در نتیجه فقر فرهنگی فراهم می سازد. جمع این دو، شرایطی را ایجاد می کند که کودک برای به دوش کشیدن بخشی از بار مالی خانواده راهی خیابانها و یا کارگاهها شود . " از نظر کارشناسان اقتصادى بررسى علل پدیده کار کودکان، علت هایى عمده و زیربنایى دارد که از آن جمله مىتوان به فقر، عدم تعادل اقتصادى و رشد ناکافى اقتصادى، اشاره کرد؛ واقعیت این است که بدون توزیع درآمد عادلانه و دست یابى افراد به کار و شغل مطلوب در شرایط رونق اقتصادى، این مشکل هم چنان به قوت خود باقى خواهد ماند. البته وجود فقر تنها دلیل به وجود آمدن معضل کودکان کار نیست و علل مختلفى از جمله نقایص موجود در آموزش و پرورش، قوانین و مقررات ناکافى براى مقابله با کار کودکان و فقدان آگاهى عمومى، از عوامل موثر در بروز پدیده اى چون کار کودکان به شمار می آید."
معضل کودکان کار تنها به کشور ما و یا کشورهای جهان سوم محدود نمی شود ." بر اساس اعلام سازمان جهانى کار 642 میلیون کودک در جهان مشغول به کار هستند که یک سوم آنان به خود فروشى و تجارت مواد مخدر و 601 میلیون نفر دیگر به کارهاى قابل تحمل و تقریبا سبک اشتغال دارند. آمار رسمى این سازمان هم چنین نشان مىدهد که 127 میلیون کودک در آسیا، 48 میلیون نفر در آفریقا، 4/17 میلیون کودک در آمریکاى لاتین، 4/5 میلیون نفر در کشورهاى غربى و 2/4  میلیون در کشورهاى اروپاى شرقى کار مىکنند. در ایران، اگر بر اطلاعات سازمان مدیریت و برنامه ریزى مبنى بر آن که 51 در صد جمعیت کشور زیر خط فقر زندگى مىکنند، تکیه کنیم؛ در خواهیم یافت که چه درصد بزرگى از کودکان به دلیل فقر به کار مشغول هستند." کودکان نیروی کار ارزان هستند ،از قوانین و مقررات بی اطلاعند و قدرت اعتراض و یا مراجعه به مراکز قانونی را ندارند ، دستمزد بسیار ناچیز دریافت می کنند ، در کارگاههاى مخفى و زیر زمینى و به دور از نظارت مراجع قانونی به کار مشغول اند، لذا از سوی کارفرمایان سودجو به فراوانی مورد سوءاستفاده و استثمار قرار می گیرند. و این مزیتها باعث رونق بازار کار کودک مى شود و همیشه متقاضى کار کودک وجود دارد
اشتغال بیش از یک میلیون و700 هزار کودک
این در حالی است که طبق مواد  6 ، 19، 27، 28، و 32 پیمان جهانی حقوق کودک بر "حق طبیعی زندگی و تضمین بقاء و رشد کودک ، جلوگیری از هر نوع سوء استفاده از کودک ، برخورداری هر کودک از سطحی زندگی ای که ضامن رشد جسمی ، ذهنی ، روانی و اجتماعی او باشد ،برخورداری از آموزش و پرورش ابتدائی رایگان و اجباری و حمایت در برابر کاری که رشد و سلامت او را تهدید کند و تعیین حداقل سن کار و شرایط کار کودکان " تصریح شده است و این در حالی است که کار کودکان آنها را از آموزش و مدرسه ، از رشد صحیح و تربیت درست باز می دارد و آنها را در معرض انواع آسیب ها و خطرات قرار می دهد. پیمان جهانی حقوق کودک ، کار افراد زیر 18 سال را ممنوع کرده است این درحالی است که سن اشتغال برای کودکان کشور ما نامشخص است و شرایط نابسامان اقتصادی سبب شده است که کودکان وارد بازار کار شوند. "  بر اساس آمارها، 380 هزار کودک 10 تا 14 ساله در سراسر کشور کار ثابت دارند و حدود 370 هزار کودک در همین سن به عنوان کارگر فصلى مشغول به کارند. یعنى بیش ازیک میلیون و 700 هزار کودک رسما کار مىکنند" معضل اشتغال زودرس چنان وسیع و پردامنه است که کارشناسان با اعمال تفکیک ها و دسته بندی هایی در درون آن کودکان کار را از کودکان خیابانی مجزا کرده اند و برای کودکان خیابانی نیز تقسیماتی قائل شده اند. " دو تعریف در مورد کودکان کار وجود دارد: اول کودکان کار زیر 18 سال که بر اثر فشارهاى شدید اقتصادى و اجتماعى مجبور به کار و زندگى در خیابان هستند؛ و دوم کودکان کار از حیث ارتباط با خانواده، که به سه دسته تقسیم مىشوند: اول کودکانى که در خیابان کار و زندگى مىکنند و ارتباطى با خانواده ندارند. دوم کودکانى که در خیابان کار مىکنند، اما احساس تعلق به خانواده دارند. و سوم کودکانى که با خانواده هاى خود در خیابان کار مىکنند.گروه دوم یعنى کودکانى که در خیابان کار مىکنند و احساس تعلق نسبت به خانواده دارند، کودکان کار محسوب مىشوند" و همین کارشناسان کودکان کار را به دو دسته "کودکان کار درکارگاه‌‏ ها" و "کودکان کار در خیابان" تقسیم می کنند .
 چه باید کرد ؟
بسیاری از افراد ، هموطنان و همشهری های ما وقتی سخن از کودکان خیابانی و کودکان کار به میان می آید با ذکر جملاتی از این دست " اکثر آنها افغانی هستند " یا " پدر و مادر درستی ندارند " یا " این بچه ها خیلی بی ادب هستند " و با جملاتی از این دست از خود رفع مسئولیت می کنند . اگر این کودکان افغانی یا شهرستانی ،بی بهره از تربیت درست ( چندان دور از انتظار نیست ) و یا کثیف و بد لباس باشند و اگرهای دیگر بازهم جزیی از جامعه بشری هستند به راستی چه شده است که ملت ما با نصایح مشفقانه و انسان دوستانه  " چو عضوی به درد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار" این چنین ، افراد بشری آسیب پذیر بی پناه و دردمند را به این بهانه ها از خود می راند و از کنار آنان بی اعتنا می گذرد . کودکانی که به ندرت کسی آنان را به نام صدا کرده است و بیشتر آنان با واژه "آهای" یا "بچه" مورد خطاب قرار گرفته اند .این کودکان جزیی از جامعه ما هستند فرزندان این مرز ، کودکانی که در خردسالی همتی به مراتب بلندتر از بسیاری بزرگسالان دارند ، "کودکان کار، نان آوران کوچکى هستند که در بسیارى مواقع مانع فساد و فحشاى خانواده شده اند؛ آنان دلاوران بزرگى هستند و در مقابل آسیب دیدگان اجتماعى هستند که متاسفانه خودشان به راحتى آسیب پذیرند " آنان برای آنکه خانواده خود را از فقری مهلک و مرگبار رهایی بخشند در خیابان ها به دنبال روزی خود می گردند و آن را از دستان ما طلب می کنند. شاید برخی از خوانندگان بر این باور باشند که رسیدگی به وضعیت این کودکان به مانند بسیاری دیگر از مسئولیت ها بر دوش دولت و دولتمردان است ولی به راستی آیا با این خیال مسئولیت از دوش ما به زمین نهاده خواهد شد ؟
متاسفانه در کشور ما کودکان خیابانی و کار حامی دولتی مشخصی ندارند . علاوه بر این گروه‌‏هایی که در رابطه با کار کودک فعالیت می‌‏کنند، اتحاد و انسجام لازم را دارا نیستند. و به علت تعدد مراکز تصمیم گیری هنوز برنامه مدونی برای ساماندهی این کودکان موجود نیست. اما به گفته کارشناسان بهترین روش برای ساماندهی این کودکان مراکز خیریه است که تحت نظارت سازمان بهزیستی می توانند در این مورد راهگشا باشند. در این زمینه سازمان های غیر دولتی نظیر انجمن حمایت از حقوق کودکان (http://irsprc.org) گام های بلندی در راه جذب و آموزش این کودکان برداشته است با علم به اینکه برای تغییر وضعیت این کودکان مطمئن ترین راه آموزش آنهاست این کودکان که طبق آمار ارائه شده یا بی سوادند و یا از حداقل سواد برخوردار در سایه آموزش و یادگیری حرفه و یا پیشه ای می توانند به صورت موثرتری از خانواده خود حمایت کرده و همچنین از آسیبهای محیط کار در امان بمانند . "آموزش، کلیدى ترین واژه براى ساماندهی به وضعیت کودکان کار است زیرا اگر بچه ها آموزش هاى لازم را ببینند، خطرات کمترى متوجه آنان شده ، در نتیجه تهدید امنیت جامعه توسط کودکان کمتر خواهد شد. از جمله این تهدیدها افزایش جرم و جنایت و گسترش بیمارى هایى نظیر ایدز و هپاتیت است". هر کدام از این کودکان حق دارند که از حداقل های یک زندگی سالم برخوردار باشند اگر خانواده آنها نمی تواند این حداقل ها را برای آنها فراهم کند ، مسئولیت خانواده ملی است که دست به کمک گشوده این کودکان را در دستان گرم و توانمند خود بفشارد و با پیوستن به انجمن های خیریه و نهادهای غیردولتی یاری گر آنها باشد .
در همین راستا مدیرکل سازمان بهزیستی استان خراسان‌رضوی گفت:ساماندهی کودکان خیابانی و بی‌سرپرست در دومین کلان‌شهر کشور در حال اجرا می باشد این طرح با همکاری شهرداری، دادگستری و بهزیستی و با در نظر گرفتن شرایط خانوادگی این کودکان اجرا می‌شود. این کودکان پس از جمع‌آوری در صورتی که خانواده مناسبی برای سرپرستی و نگهداری نداشته باشند، به بهزیستی و مراکز نگهداری این کودکان انتقال می‌یابند.
ساماندهی کودکان خیابانی در مرکز صدف
تهمینه شکیب افزود: سازمان بهزیستی متولی بیش از 59 فعالیت است که یکی از آنها ساماندهی کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست است.
شکیب به کمک‌های افراد خیر در این بخش اشاره کرد: فعالیت بیش از 70 مرکز شبانه‌روزی نگهداری از این کودکان که عموما مربوط به بخش غیردولتی است نشانگر این موضوع است که مردم با هوشیاری کامل می‌دانند که کجا باید سرمایه خود را خرج کنند تا برایشان باقیات صالحاتی باقی بماند.
 شکیب، با اعلام اینکه فعالیت اکثر این مراکز نشان داده که آنها با هدف و برنامه پیش می‌روند و به وظایف خود به خوبی عمل کرده‌اند، اضافه می‌کند: «خراسان رضوی به دلیل شرایط ویژه زائرپذیری، مهاجرت و حاشیه‌نشینی در موضوع کودکان خیابانی بیشتر قابل توجه است که البته بعضی از این کودکان ایرانی نیستند و سازمان بهزیستی تنها مسوولیت کودکان ایرانی را بر عهده دارد.
وی تصریح کرد:تنها وظیفه بهزیستی ساماندهی کودکان کار می باشد و در این راستا کودکان کار که خانواده ندارند و به نوعی رها شده محسوب می شوند پس از دستگیری و تحویل به بهزیستی  قرنطینه می شوندو پس از مدتی در طرح ساماندهی بهزیستی که با تعامل مطبوعات شکل گرفته است به فروش روزنامه  می پردازند کودکانی که خانواده دارند  طی روز کار میکنند و شب به خانه برمیگردند اما کودکان رها شده در مرکز نگهداری بهزیستی زندگی می کنند. حتی بخشی از این کودکان کار شب ها به ادامه تحصیل و حرفه آموزی مشغول می شوند.
مدیرکل سازمان بهزیستی استان خراسان‌رضوی اظهار داشت: بخشی از کودکان رها شده در سطح شهر کودکان خیابانی محسوب می شوند که از طریق شهرداری و فرمانداری جمع اوری می گردند اما در حوزه مددکاری و ساماندهی بهزیستی نیز یاری گر این کودکان می باشد کودکان خیابانی اتباع نیز تحت نظر اداره اتباع و استانداری می باشند.
وی در پایان  اظهار داشت: متاسفانه شهر مشهد به دلیل زائر خیز بودن از تعداد کودکان خیابانی زیادی بر خوردار است که ما سعی بر ساماندهی انها داشته ایم و تا امروز در این امر موفق عمل کرده ایم اما مشکل شهر مشهد کودکانی است که خانواده دارند و متاسفانه پدر و مادر آنها نیز معتاد و یا متکدی می باشند و ما در این راستا هنوز با مشکلات زیادی رو به رو هستیم چرا که ما حکم نگهداری کودکانی که دارای خانواده هستند را نداریم.
حسن موحدیان فرماندار مشهد نیز با اشاره به اینکه برای این فرزندان بی‌سرپرست هیچ کسی جای پدر و مادر را نمی‌گیرد،گفت: برای حل مشکلات این قشر از جامعه وسعت کار زیاد بوده و همت سازمان‌های مردم نهاد را می‌طلبد.
وی با تاکید بر اینکه برای حمایت از کودکان بی‌سرپرست باید دیگران هم به میدان بیایند، ادامه داد: همه باید در جریان برگزاری این جشنواره قرار بگیرند و مردم هم برای حمایت از کودکان بی‌سرپرست گام در این عرصه بگذارند.
فرماندار مشهد ساماندهی بخشی از کودکان خیابانی توسط بهزیستی را مثبت ارزیابی کرد و افزود: ساماندهی این کودکان باعث شده آنان در خیابان‌ها و چهارراه‌ها به امر فروش مطبوعات اشتغال داشته باشند.
موحدیان در خصوص افراد سودجویی که از کودکان خیابانی به عنوان کودکان کار استفاده می‌کنند، اظهار داشت: شهرداری موظف به جمع‌آوری این کودکان است و پس از آن با اتخاذ تدابیری که دیگر کودکان در خیابان تکدی‌گری نکنند، از خانواده‌‎های آنان امضا می گیرند تا دیگر شاهد تکدی گری در جامعه نباشیم.
وی خاطرنشان کرد: پلیس مسوول برخورد با افراد سودجو  است بنابراین کسانی که از کودکان جهت نقشه‌های پلیدشان در راه کسب پول و درآمد استفاده کنند، مجرم محسوب شده و پلیس باید با شناسایی این دسته از افراد سودجو با آن‌ها برخورد کند.
عقیل قدرتی مدیر امور اجتماعی شهرداری مشهد نیز با اشاره به جمع اوری و ساماندهی متکدیان گفت:شهرداری مشهد در راستای حفظ زیبایی شهر و گسترش فرهنگ شهروندی و حقوق شهروندی که برعهده دارد بحث جمع اوری و سامانهدی متکدیان را چند سالی است که انجام می دهد و در این راستا امکاناتی را نیز برای کودکان زیر 18 سال فراهم کرده است که بر این اساس کودکان خیابانی را با همکاری بهزیستی ساماندهی می کند.
وی افزود:کودکان خیابانی رها شده که خانواده ندارند پس از جمع اوری در مرکز کودکان خیابانی بهزیستی (صدف) ساماندهی می شوند تا از گزند اسیب های موجود در جامعه رهایی یابند و کودکانی که خانواده دارند نیز به کانون خانواده باز می گردند.
قدرتی خاطرنشان کرد: شهرداری یکی از نهادهای متولی کودکان خیابانی است که مدیریت نظارت و کنترل شهرداری در بخش تخلفات شهری به وسیله اکیپ‌های ویژه‌ای که برای جمع‌آوری کودکان کار و خیابانی آموزش دیده‌اند در این زمینه فعالیت می‌کند.
البته شهرداری تنها در رسالت زیباسازی منظر شهر و در بخش فعالیت‌های فرهنگی خود موظف است کودکانی را که به دستفروشی و یا تکدی‌گری می‌پردازند و یا فاقد سرپرست هستند را شناسایی و به مراکز ذی‌صلاح بهزیستی تحویل دهد.
در قانون شهرداری‌ها آمده است، اکیپ‌های رفع تخلفات شهری شهرداری موظفند با کودکان خیابانی که توسط افراد سودجو و یا باندهای تکدی‌گری تحت شگردهای خاصی به ایجاد مزاحمت برای شهروندان پرداخته و یا چهره شهر را نازیبا می‌کنند، برخورد کند.
مدیریت نظارت و کنترل شهری سعی دارد با توصیه و تعهد گرفتن از این کودکان و در مراحل بعد با کمک مراکز ذی‌صلاح از مداومت این کودکان در مشاغل کاذب جلوگیری به عمل آورد.
وی افزود:بند 5 ماده 55 شهرداری‌ها نیز انجام مشاغل مزاحم و دستفروشی و تکدی‌گری را جرم دانسته و مدیریتی در شهرداری برای ساماندهی به این مشکل راه‌اندازی کرده است. ماده 712 قانون مجازات اسلامی نیز تکدی‌گری را جرم دانسته و افرادی را که از این راه امرار معاش می‌‌کنند به حبس از یک تا سه ماه و مصادره اموال گدایی شده محکوم می‌کند،از طرفی ماده 713 این قانون می‌گوید، هر کس کودک صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تکدی‌گری قرار دهد، به حبس از سه ماه تا دو سال و استرداد اموال گدایی شده محکوم می‌کند.

 

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/156669



[ جمعه 92/7/12 ] [ 9:58 عصر ] [ مرجان ] نظر
وصیت نامه

دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!
جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو میدهد!
الهی:
نصیرمان باش تا بصیر گردیم!
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.!


شهید شوشتری



[ دوشنبه 91/12/21 ] [ 11:20 عصر ] [ مرجان ] نظر
تقصیر تو نبود !

تقصیر تو نبود !
خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود !
خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم !
خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم !
حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ،
نه تو بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای



[ یکشنبه 91/11/8 ] [ 10:1 عصر ] [ مرجان ] نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه